نقد و بررسی سریال دل
نقد و بررسی سریال دل

نمایش برترین مقاله ها و بانک بزرگ اخبار داغ مپ استار...کلیک کنید

نقد و بررسی سریال دل

این روزها که بازار سریال های شبکه ی نمایش خانگی داغ است اکثر قریب به اتفاق کارگردان ها و بازیگران به این سمت و سو کشیده شده اند.
بازیگرانی با کارنامه ی درخشان که هم اکنون آماج نقدهای تند و تیزی هستند.
یکی از سریال هایی که چندی پیش مورد نقد بسیاری از اهالی سینما و تلویزیون قرار گرفت سریال طـــــــــــــولانی دل بود.
بسیاری بر این اعتقاد هستند که این سریال برای مخاطب ارزش قائل نبوده و با طول و فصل بی جا فقط در حال کسب درآمد است.
بسیاری دیگر هم، نقدهای ساختاری اساسی تری را مطرح می کنند.
اما در ادامه می خواهیم کمی بیشتر راجع به این سریال توضیح دهیم.
مجموعه ی نمایشی دل به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی جواد فرحانی در سه فصل از شبکه ی نمایش خانگی پخش شد.
بابک و میثم کایدان نویسندگان این اثر، داستان را که یک ملودرام اجتماعی است اینگونه نقل می کنند:
آرش( حامد بهداد) و رستا( ساره بیات) زوجی هستند که عاشقانه یکدیگر را دوست می دارند، پس از فراز و نشیب فراوان به روز عروسی خود می رسند، اما با پیدا شدن سرو کله ی رقیب قدیمی یعنی مهران( مهدی کوشکی) درست در شب عروسی اتفاق هایی می افتد که باعث جدایی این دو می شود.
با توجه به کارگردانی منوچهر هادی به نظر می رسید این سریال بسیار پرمخاطب باشد و به گفته اکثر اهل فن منوچهر هادی می داند که چطور باید مخاطب را راضی نگه دارد، اما بر خلاف تمام خوش بینی ها این سریال آنقدر کلیشه ای و تکراری بود که در همان قسمت های ابتدایی دل مخاطب را زد.
روند این سریال نیز آنقدر کند بود که گویی به کل متوقف شده ؛ به جز دو قسمت اول می توان گفت که مابقی داستان جستجوی بی فایده ی آرش بود و سوال های تکراری او درباره ی علت بر هم خوردن عروسی...
یکی دیگر از انتقادهایی که به این سریال وارد است پوشش عجیب شخصیت های داستان است.اتابک بیشتر اوقات با کراوات در منزل می گردد، توران همیشه لباس مجلسی به تن دارد و انگار دائما آماده برای رفتن به مهمانی است، رابی و ناهید هم همیشه با کفش پاشنه بلند در خانه می گردند.در هر صورت خانواده ای هر چند ثروتمند بعید به نظر می رسد در منزل و در هنگام استراحت اینگونه لباس بپوشند.در کل می توان گفت که این سریال نوعی گرته برداری از سریال های تکراری و بی محتوای ترکی است.سبک و سیاق پوشش، تکرار مداوم گذشته و آینده، کش دادن بی خود داستان و اسپانسرینگ که می توان گفت 70 درصد سریال را در برگرفته بود، همگی سبکی جدید و مقلدانه از سریال های ترکی است که به هیچ وجه نمی توانند مخاطب را راضی کنند.
انتخاب نامناسب بازیگران یکی از مواردی است که حتی بازیگرانی چون سعید راد به آن اذعان و اعتراف دارند.
ساره بیات 40 ساله و حامد بهداد 46 ساله کاملا فضایی متفاوت با کاراکتر اصلی داستان دارند و برای بازی در نقش دختر و پسر جوانی که تازه در شرف ازدواج هستند باور پذیری اندکی را برای مخاطب ایجاد می کنند.
مهدی کوشکی نیز به همین ترتیب.
آقای سعید راد در مصاحبه ای رسما اعلام کرده اند که از بازی در این سریال به شدت پشیمانند و دلیل این پشیمانی را در نخواندن کل داستان و روند بسیار کند و بی محتوای سریال می دانند.
ایشان در همین مصاحبه اعلام کردند که حتی بارها متذکر شده اند که بازیگران خوشنامی مثل خانم بیات و حامد بهداد به هیچ وجه مناسب این دو شخصیت نیستند و فضایی کاملا ضد و نقیض را به ذهن مخاطب متبادر می کنند.
در جایی دیگر هم اعتراف کرده اند که اصلا خودشان سریال را تماشا نکرده و علاقه ای هم به تماشا ندارند.

 با توجه به تمام موارد ذکر شده و بازخورد مخاطبان کاملا واضح است که  مخاطب ایرانی، سریال هایی از این دست را توهین به شعور خود تلقی کرده و این دلزدگی موجب افت مخاطب شبکه ی نمایش خانگی می گردد.