از خواسته های زنان ایران : حق طلاق
افزایش طلاق و چرا دختران ایرانی از ازدواج می ترسند ؟
مسئله ازدواج در ایران ، به این صورت است که باید فردی را برای شروع زندگی انتخاب کرد ، در حالی که این دیدگاه از ابتدا اشتباه است . چرا که باید فردی را انتخاب نمود که با او و در کنار او باقی عمر را زندگی کرد . اما این مسئله در ایران به این شکل است که باید یک نفر را برای شروع زندگی انتخاب کرد .
در ایران ، تبلیغات بسیاری در خصوص ازدواج صورت می گیرد ، در صورتی که نه تنها هنوز بستر و زیر ساخت ازدواج آماده نیست ، بلکه منفی هم می باشد .
می‌توان گفت که مسئله مالی در ازدواج بسیار مهم است . امروزه با این شرایط اقتصادی ، دیگر حتی پدر و مادر دختر یا پسر نمی توانند کمک چندانی به آنان برای شروع زندگی کنند . چرا که گاها خود مستاجر هستند و مشکلات بسیاری دارند و به فرض که اگر برای فرزند خود مسکنی رهن یا اجاره کنند به علت تورم بسیار زیاد حتی اگر فرد خود شغلی هم داشته باشد باز سال دیگر ، برای تمدید آن خانه نیازمند کمک پدر و مادر خود خواهد بود .
از طرفی فضای مجازی نیز بر این مشکلات می افزاید ، بسیاری از اینفلوئنسر ها با تبلیغات کاذب از زندگی اشرافی و .... خود ، باعث می شوند که آن آینده پر زرق و برقی که تبلیغش را می کنند را جوان ایرانی ، با میزان درآمدی که دارد حتی در خواب هم نبیند و همین باعث جدایی زوجین می شد .
در واقع ، یک فرد جوان برای شروع زندگی ، هنوز هدف خود را نمی داند و یکی از آمار های طلاق به این امر اختصاص دارد که جوان ایرانی فردی را برای شروع زندگی انتخاب می کند ، نه صرفا یک همراه را که با او تا آخر عمر زندگی کند .
با تمامی این اوصاف ، می توان گفت که تمام انسان ها ، در برابر امر ازدواج ممکن است احساس ترس داشته باشند ، که این موضوع تا حدی طبیعی می باشد ، اما درست مشکل از همان جایی شروع می شود که فرد بر اثر ترس بسیار زیاد از ازدواج و یا حتی تصورات اشتباه ، این امر را به تاخیر می اندازد .
دلایل فراوانی وجود دارد که ، منجر به ترس دختران از ازدواج می شود ، که از جمله این دلایل می توان به مواردی اشاره کرد :
۱ / ترس از بازماندن از اهداف : در واقع تعداد کثیری از دختران ، هدف های زیادی را برای خود تعیین نموده اند که می ترسند با ازدواج ، از دنبال کردن هدف های خود باز بمانند و یا حتی می ترسند که پرداختن به مسئولیت های ازدواج ، به آنان این اجازه را ندهد تا هدف های شخصی خود را تکمیل نمایند .
۲ / شنیدن یا دیدن تجربیات تلخ دیگران : می توان گفت که عمده ترین دلیل ترس در ازدواج ، شنیدن و یا حتی دیدن تجربیات تلخ دیگران می باشد . اما نکته ای که باید به آن توجه داشت این امر است که : تمامی این افراد ، اتفاقات را با رعایت انصاف و به طور کامل تعریف نمی کنند . از طرفی ، این ترس که ، جوانان گمان می کنند تمامی این اتفاقات برای آن ها هم رخ خواهد داد ، ترسی پوچ و بی دلیل است .
۳ / از قبول کردن مسئولیت های ازدواج می ترسند : مسئولیت های ازدواج برای بسیاری از دختران ، به درستی تعریف نشده است و گاها آنان تصورات غیر واقعی از این مسئولیت ها دارند و خود را ناتوان در این امر می دانند .
۴ / نمی توانند از خانواده خود جدا شوند : گاهی اوقات وابستگی بیش از حد دختران به خانواده ، ممکن است عاملی برای ازدواج نکردن او باشد .
و ... .
ترس از ازدواج ، درمان نیز دارد و تمامی مسائل مذکور قابل حل کردن می باشند . به طوری که می توان با راهکار هایی ساده ، تمامی این ترس ها را از میان برداشت . از جمله این راهکار ها عبارت است از :
۱ / شناسایی دلایل ترس ،
۲ / پیدا کرون راهکار برای ترس ها به کمک یک مشاور ،
۳ / صحبت کردن با افرادی که ازدواج موفق داشته اند ،
۴ / اصلاح کردن نگرش خود ،
و ... .
اما مسئله ای که در این خصوص پیش می آید ، این امر است که : عده ای از جوانان در پاسخ به این سوال که چرا ازدواج نمی کنند ؟ اینگونه پاسخ را می دهند که : امروزه اکثر ازدواج ها به طلاق ختم می شود ، پس ازدواج کردن آنان چه فایده ای دارد ؟ در واقع این همان شنیدن یا دیدن تجربیات تلخ زندگی دیگران است . قرار نیست چون زندگی افراد دیگر به علت انتخاب نادرست و یا حتی به هر علت دیگری ، به جدایی زوجین ختم می شود ، زندگی زناشویی آینده او نیز همین سرانجام را داشته باشد .
البته ، ممکن است این ترس بانوان علت دیگری نیز داشته باشد . به عنوان مثال : بر طبق قانون مدنی ، حق طلاق ، حق تعیین مسکن ، حق حضانت فرزند ( تا هفت سالگی با مادر و پس از آن حضانت دختر تا ۹ سالگی و پسر تا ۱۵ سالگی با پدر می باشد ، پس از آن خود فرزند تعیین می کند با کدام یک از والدین زندگی کند ، اما همچنان نفقه او با پدر است ) ، با مرد می باشد و در صورتی که انتخاب اشتباهی نیز از جانب زن صورت گرفته باشد ، رهایی از آن وضعیت بسیار سخت می باشد .
همین امر که تمامی حقوق بر طبق مبانی اسلامی به مرد داده می شود ، باعث می شود که مرد از ابتدا بداند قدرت دست اوست و با یک انسان برابر رو به رو نیست و تمامی این موارد در روحیات جوانان تاثیر می گذارد و باعث بروز خشونت می شود . چرا که قدرت دست مرد است .
به عبارت دیگر ، قوانین اسلامی در بحث ازدواج موفق نیست و نیاز به یک روحیات فراتر از دین دارد . چرا که اجتماع ، دین را پشت سر گذاشته و به عبارتی وصل شده به فرهنگ غرب یا حتی شرق .
و دین حبس است در تفکرات ۱۴۰۰ پیش ( هم در بحث پوشش ، و هم در بحث ازدواج ،و ... ) ،در حالی که کشور ایران به خاطر ارتباط هایی که با کشور های دیگر داشته و یا حتی بخاطر استفاده عموم مردم از فضای مجازی ، فرهنگ غرب سالهاست که وصل شده است .
در خصوص افزایش طلاق ، باید اشاره کرد که : این امر به دلایل مختلف خانوادگی ، فردی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، محیطی ، و ... بستگی دارد . در خصوص علت طلاق ، نظریه های متفاوتی بیان شده است .
۱ / بسیاری آن را یک پدیده شهری می دانند چرا که در روستا ها ، اکثرا با هم آشنا هستند و در تنگنا های اقتصادی و دشواری ها به کمک هم می آیند .
۲ / بی تجربگی عدم راهنمایی ، دلیل دیگری است که می توان به آن اشاره کرد . در واقع ، گاهی اوقات میان زوجین عامل خاصی برای اختلاف وجود ندارد ، اما بی تجربگی و جوانی آن ها باعث می شود که زندگی را بر خود تلخ نمایند .
۳ / اعتیاد : اعتیاد از جمله عواملی است که باعث طلاق و جدایی زوجین می شود . امروزه اکثر جوانان گاه به علت تفریح و سرگرمی ، به استعمال مواد مخدر مشغول می شوند و در نهایت این امر از حالت سرگرمی خارج می شود و شخص معتاد می شود .
۴ / بیکاری : با این شرایط اقتصادی ، اکثر جوانان بیکار هستند . و به عبارت دیگر آنان نمی توانند از پس مخارج خود برآیند ، چه برسد که مخارج فرد دیگری را نیز متقبل شوند . گاهی مواقع جوانان به علت کم تجربگی ، عشق کورکورانه ، و ... ازدواج می کنند و بعد که با مشکلات زندگی رو به رو شدند ، به جای حل مشکل ، به فکر طلاق و جدایی می افتند .
۵ / عدم شناخت : برخی خانواده ها ، خصوصا خانواده های مذهبی ، گاها اجازه معاشرت و نشست و برخاست را به جوانان پیش از ازدواج نمی دهند و بلافاصله آن دو را به عقد یک دیگر در می آورند . که این مشکلات بسیاری را پیش می آورد و زندگی آن ها گاها به طلاق ختم می شود .
و ... .